جدیدترین وزیباترین لباسهای مجلسی

لباسهای شیک مناسب زیبا

جدیدترین وزیباترین لباسهای مجلسی

لباسهای شیک مناسب زیبا

بسم الله الرحمن الرحیم

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم کمپین رهروان غدیر آیه مباهله در ابتدا لازم است به نکاتی اشاره شود: 1ـ معنای لغوی مباهله: در اصل از ماده «بهل» بر وزن «اهل» به معنای رها کردن است. به همین جهت هنگامی که حیوان را، به حال خود واگذارند، و پستان آن را برای جلوگیری از نوشیدن نوزادش در کیسه قرار ندهند به آن حیوان «باهل» می‌گویند و «ابتهال» در دعا به معنای تضرع و واگذاری کار بر خدا است و گاه این واژه را به معنای «هلاکت و لعن و دوری از خدا» معنی کرده‌اند، آن نیز به خاطر رها کردن و واگذار نمودن بنده به جای خویش و خروج از سایه لطف خدا است[1]. 2ـ حقیقت مباهله: مباهله به معنی نفرین کردن دو نفر به همدیگر است، به این ترتیب که وقتی استدلالات منطقی در مسئله دینی سودی نداشت، در یک جا جمع می‌شوند، و به درگاه خدا تضرع و از او می‌خواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.[2] 3ـ ترجمه آیه مباهله: «هر گاه بعد از علم و دانش که درباره مسیح به تو رسیده، کسانی با تو به بحث و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را فرا می‌خوانیم شما هم، زنان خویش را، ما از نفوس خویش دعوت می‌کنیم، شما هم از نفوس خود، آنگاه مباهله می‌کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می‌دهیم.»[3] بعد از این مقدمه، به این مطلب اشاره می شود که مباهله چه ارتباطی با امام علی ـ علیه السّلام ـ و فرزندان او دارد؟ 1ـ ابوالفرج اصفهانی، می‌گوید، که گروهی از نصارای نجران که در میانشان اسقف آنان و عاقب و ابوحبش و سید و قیس، و عبدالمرح و... بودند به مدینه آمدند، ابتداء به بیت المدارس یهود... و بعد همراه یهودیان به نزد پیامبر اکرم - صلی الله علیه وآله - آمدند، و سئوالاتی از حضرت نمودند، و بعد از شنیدن پاسخ دست از لجاجت برنداشتند، تا اینکه آیه مباهله نازل شد و بعد از خواندن آیه و پیشنهاد مباهله، اسقف نجرانیان گفت: این منصفانه است. پیامبر فرمودند: فردا با یکدیگر مباهله می‌کنیم. یهودیان از مباهله منصرف شدند، و مسیحیان هم بین خود گفتگوهای زیادی نمودند. عده‌ای گفتند: ما می‌دانیم حق با اوست مباهله نکنیم و الا هلاک می‌شویم. «عاقب» و «سید» که اسقف نجرانیان بودند، گفتند: اگر محمد با اصحابش برای مباهله آمدند، یقیناً پیامبر نیست ولی اگر با خانواده‌اش آمد، تحقیقاً پیامبر است. فردای آن روز بعد از اذان صبح حضرت برای مباهله آماده شد. حضرت علی- علیه السلام - را در سمت راست خود امام حسن- علیه السلام - را در سمت چپ خود، و امام حسین- علیه السلام - را در سمت راست علی و حضرت فاطمه- سلام الله علیها - را در عقب سر خود قرار داد، عاقب وقتی چنین دید به سید گفت: با محمد مباهله نکن. چون اگر این کار را انجام بدهی نه ما نجات می‌یابیم و نه اعقاب ما.[4] زمخشری اضافه می‌کند که حضرت خود و همراهان (علی و حسنین و فاطمه - علیهم السلام-) زیر کسایی قرار گرفتند. سپس فرمود: «یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت» خداوند اراده فرموده است تا پلیدی را از شما اهلبیت ببرد.[5] اما قسمت دوم شبهه: اولاً فرزندان حضرت علی - علیه السلام - به عنوان فرزند پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ و خود حضرت علی - علیه السلام - بمنزله جان پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ خوانده شده است. در روایات عامه معنی شده که یعنی اطاعت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ اطاعت از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ است جدایی از حضرت علی ـ علیه السّلام ـ جدایی از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می‌باشد و پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: تو از منی، و من از تو، و علی بمنزله سر من می‌باشد، نسبت به تنم.[6] آیا این عظمت کمی است؟ آنهم با لفظ جمع «ابنائنا» و «انفسنا» که دلالت بر عظمت آنها دارد. و ثانیاً در مقابل یهودیت و مسیحیت از مردان، سه نفر انتخاب شد، که نشان می‌دهد، بهترین انسانها و عزیزترین افراد در نزد پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ باید باشند. چون پای مکتب و آبروی اسلام در بین بود آیا این فضیلت نیست؟ زمخشری می‌گوید: آیه، دلالت بر بلند مرتبگی و قرب منزلت اصحاب کساء دارد... در پایان می‌گوید: «وفیه دلیل لاشیء اقوی منه علی فضل اصحاب الکساء علیهم اسلام» در ترتیب آیه و بیان آن دلیلی بر برتری اصحاب کسأ وجود دارد، که چیزی قویتر و بالاتر از آن نداریم.[7] گذشته از این کسانی که در مباهله شرکت می‌کنند، باید به حقانیت راه خود یقین کامل داشته باشند و استجابت دعای خود را یقینی بدانند و این مستجاب الدعوه بودن، مقام بلندی است که جز مقربان درگاه خداوند بدان نمی‌رسند. و فخررازی از محمود حمصی از علمای شیعه چنین نقل می‌کند که او با استفاده از این آیه اثبات می‌کرد که حضرت علی ـ علیه السّلام ـ بعد از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ از همه انبیاء وحی، افضل است... چون آیه می‌گوید: حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به منزله نفس و شخص حضرت محمد - صلی الله علیه وآله - است به یقین عین او نیست ولی در تمام جهات (بجز مقام نبوت...) در جهات دیگر همانند او است. از سوی دیگر می‌دانیم پیامبر از همه انبیاء افضل بود پس حضرت علی ـ علیه السّلام ـ نیز می‌باید افضل باشد، و سپس اضافه می‌کرد که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: هر کس می‌خواهد آدم را در مقام علمیش و نوح را در طاعتش، و ابراهیم را در دوستی و مقام خلیل اللهی‌اش، و موسی را در هیبتش و عیسی را در صفوتش ببیند، به حضرت علی نگاه کند.در حقیقت این حدیث می‌گوید: آنچه خوبان به طور جداگانه داشته‌اند او تنها و یکجا دارد.[8] نتیجه اینکه؛ آیه شریفه مباهله بنا به نقل فریقین در شأن امام علی،حضرت فاطمه و فرزندانش- علیهم السلام- نازل شده و بیانگر فضیلت بسیار بزرگی از سوی خداوند متعال برای آنها است. پی نوشتها: [1] - ر.ک: حسین، راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القران، (دفتر نشر الکتاب، دوم، 1404) ص 63 و رک: آیت الله مکارم شیرازی با همکاری جمعی از دانشمندان، پیام قرآن (قم، انتشارات نسل جوان، دوم، 1374) ج9، ص 242 و رک: محمود زمخشری، الکشاف، (بیروت دارالکتاب العربی، سوم، 1407) ج1، ص 368. [2] - پیام قرآن (پیشین) ج9، ص 242. [3] - آل عمران/61. [4] - ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، الاغانی (بیروت، دارالکتب العلمیه، 1412 ق) ج12، ص 6-10 و ر.ک: عبیدالله حاکم حکانی، شواهد التنزیل بقواعد التفضیل (بیروت، مؤسسه الاعلمی، 1392 هـ) ج1، حدیث 174. [5] - الکشاف (پیشین) ج1، ص 369. [6] - متقی هندی، کنز العمال (بیروت، مؤسسه الرساله، پنجم، 1405 هـ) ج11، ص 599 و 603 و 614. [7] - الکشاف (پیشین) ج1، ص 370 مدارک زیادی برای حدیث فوق نقل شده است که به بعضی از آنها اشاره می‌شود: 1ـ مسلم بن حجاج، نیشابوری، صاحب «صحیح» معروف که از کتب شش گانه مورد اعتماد اهل سنت است (عصر، چاپ محمدعلی جیح) ج7، ص 120. 2ـ احمدبن حنبلی (چاپ مصر) ج1، ص 185. 3ـ طبری، تفسیر طبری و مصر، میمنیه) ج3، ص 192. 4ـ حاکم، مستدرک (رکن حیدرآباد) ج3، ص 150. 5ـ حافظ ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوه (چاپ حیدرآباد) ص 297. 6ـ واحدی نیشابوری اسباب النزول، (مصر، چاپ الهندیه) ص 74. 7ـ فخررازی، تفسیر کبیر، (مصر چاپ البهیه) ج8، ص 85. 8ـ ابن اثیر، جامع الاصول، (مصر، طبع سنه المحمدیه) ج9، ص 470، و ابن جوزی قاضی بیضاوی طنطاوی، برای اطلاع بیشتر شود به المراجعات ص 128-126 و الغدیر علامه امینی، ج7، ص 129-124 و کتاب فاطمه زهرا نامبرده (انتشارات استقلال) ص70 و پیام قرآن (پیشین) ج9، ص 244-248. حاکم نیشابوری، ‌معرفه علوم الحدیث (هند رکن) مطبعه مجلس دائره المعارف العنمانیه 1385) نوع17، ص 63. [8] - پیام قرآن (پیشین) ج9، ص 251 با تلخیص که کتاب مذکور نقل نموده است از تفسیر کبیر فخررازی، ج8، ص 81. کمپین رهروان غدیر

کمپین رهروان غدیر

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم کمپین رهروان غدیر اهل سنت و شأن نزول آیه مباهله سؤال: علماى اهل سنت چه احادیثى در مورد شأن نزول آیه مباهله نقل کرده اند؟ جواب: علماى اهل سنت شأن نزول آیه مباهله(1) رابه طریق مختلف در کتب روایى و تفسیرى خود نقل کرده اند که در اینجا به برخى از سندهاى صحیح آن اشاره مى کنیم: 1 ـ ابن عساکر به سندش از ابى طفیل نقل کرده که امیر المؤمنین(علیه السلام) با اصحاب شورا مناظره کرده و جمله اى از فضایل و مناقبش را برای آنان بر شمرد; از آن جمله فرمود: «شما را به خدا سوگند مى دهم، آیا در میان شما کسى نزدیک تر به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در خویشاوندى هست؟ وکسى که رسول خدا او را نفس خود خوانده و فرزندان او را فرزندان خود و زنان او را زنان خود، خوانده باشد غیر از من وجود دارد؟» گفتند: بار خدایا، هرگز.(2) 2 ـ احمد بن حنبل نقل کرده . . . هنگامى که این آیه نازل شد ( نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) علىّ و فاطمه و حسن و حسین ـ رضوان الله علیهم اجمعین ـ را دعوت کرد، آنگاه عرض کرد: بار خدایا! اینان اهل من هستند.(3) 3 ـ مسلم نقل کرده که معاویة بن ابى سفیان، سعد بن ابى وقاص را خواست و گفت: چه چیز تو را مانع شده که ابو تراب را سبّ نکنى؟ گفت: سه فضیلت را رسول خدا(صلى الله علیه وآله) درباره علىّ(علیه السلام) بیان داشته که با وجود آن ها هرگز على(علیه السلام) را سبّ نخواهم کرد، واگر یکى از آن ها براى من بود از شترهاى گران قیمت نزد من ارزشمندتر بود... یکى آنکه هنگامى این آیه نازل شد: ( فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) علىّ و فاطمه و حسن و حسین(علیهم السلام) را خواست و عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل من هستند.»(4) 4 ـ ترمذى نیز با همین سند و متن، این حدیث را نقل کرده، آن گاه تصریح به صحت آن نموده است.(5) 5 ـ حاکم نیشابورى از سعد بن ابى وقاص نقل کرده: هنگامى که این آیه: (ندْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ...)نازل شد، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) علىّ و فاطمه و حسن و حسین ـ رضى الله عنهم ـ را خواست، آن گاه عرض کرد: «بار خدایا! اینان اهل من هستند.»(6) 6 ـ طبرى از سدىّ در تفسیر آیه مباهله نقل کرده که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در آن هنگام دست حسن و حسین و فاطمه را گرفت و به علىّ(علیه السلام) گفت: دنبال ما بیا. او هم با آن ها به راه افتاد. در آن روز نصارا بیرون نیامدند و گفتند: ما مى ترسیم که این شخص پیامبر باشد و نفرین پیامبر مانند نفرین دیگران نیست.(7). 7 ـ مأمون عباسى روزى به امام رضا(علیه السلام) عرض کرد: مرا به نزدیک ترین فضیلت امیر المؤمنین(علیه السلام)خبر بده که قرآن بر آن دلالت دارد. حضرت فرمود: «فضیلت مباهله، خداوند ـ جل جلاله ـ فرمود: ( فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَأَبْناءَکُمْ وَنِساءَنا وَنِساءَکُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللهِ عَلَى الْکاذِبِینَ)، آن گاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله) حسن و حسین که دو فرزند او به حساب مى آمدند دعوت کرد، ونیز فاطمه را که در موضع نساء او به حساب مى آمد خواست و نیز امیر المؤمنین(علیه السلام) را که به حکم خداوند ـ عزّ وجلّ ـ نفس او به حساب مى آمد دعوت نمود. و به تحقیق ثابت شده که احدى از خلق خدا جلیل تر و افضل از رسول خدا(صلى الله علیه وآله)نیست، پس واجب است که احدى افضل از نفس رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به حکم خداوند ـ عزّ وجلّ ـ نباشد....»(8) پی نوشتها: 1 ـ سوره آل عمران، آیه 61: فمن حآجَّکَ مِن بَعْدِ ما جآءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أبْناءَنا وَ أبْناءَکُمْ وَ نِسآءَنا وَ نِسآءَکُمْ وَ أنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَعْنَتَ اللّهِ عَلىَ الْکاذِبینَ «هر گاه بعد از علم و دانشى که(درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود; آنگاه مباهله کنیم; و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» 2 ـ ترجمه امام على(علیه السلام) از تاریخ دمشق، ج 3، ص 90، ح 1131. 3 ـ مسند احمد، ج 1، ص 185. 4 ـ صحیح مسلم، ج 7، ص 120. 5 ـ صحیح ترمذى، ج 5، ص 596، کتاب المناقب، مناقب علىّ(علیه السلام). 6 ـ مستدرک حاکم، ج 3، ص 150. 7 ـ جامع البیان، ج 3، ص 212 و 213. 8 ـ الفصول المختاره، ص 38. کمپین رهروان غدیر

کمپین رهروان غدیر

بسم الله الرحمن الرحیم

الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

کمپین رهروان غدیر

اثبات صحت حدیث مباهله

سؤال: از چه راه هایى مى توان صحت حدیث مباهله را اثبات نمود؟

جواب: حدیث مباهله را مى توان از طرق مختلف تصحیح کرد:

1 ـ وجود حدیث در صحاح(1):

ـ وجود حدیث در صحیح مسلم

ـ وجود حدیث در صحیح ترمذى

2 ـ تصریح به صحت حدیث:

ـ تصریح ترمذى به صحت حدیث

ـ تصریح حاکم نیشابورى به صحت حدیث با وجود شروط صحت بخارى و مسلم.

ـ تصریح ذهبى به صحت حدیث در «تلخیص المستدرک.»

ـ تصریح قاضى ایجى به صحت حدیث;

او مى گوید: « . . . مراد از ( أَنْفُسَنا) خود پیامبر نیست; زیرا انسان خودش را دعوت نمى کند، بلکه مراد به آن علىّ(علیه السلام)است، و اخبار صحیح و روایات ثابته نزد اهل نقل دلالت مى کند بر این که پیامبر(صلى الله علیه وآله) علىّ(علیه السلام) را براى این مقام دعوت کرد. و به طور حتم نفس على همان نفس محمّد حقیقتاً نیست بلکه مراد مساوات در فضل و کمال است، تنها فضیلت نبوّت استثنا مى شود و این که ( أَنْفُسَنا) در بقیه کمالات حجّت است. پس علىّ(علیه السلام) با پیامبر(صلى الله علیه وآله) در هر فضیلتى به جز نبوّت مساوى است.

نتیجه این که: على(علیه السلام) افضل امت است.»(2)

3 ـ تصریح به تواتر حدیث:

حاکم نیشابورى در جایى دیگر مى گوید: «اخبار متواتر در تفاسیر از ابن عباس و دیگران روایت شده که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در روز مباهله دست على و حسن و حسین(علیهم السلام) را گرفته و فاطمه(علیها السلام) را پشت سر خود قرار داد. آن گاه رسول خدا(صلى الله علیه وآله)فرمود: این ها فرزندان ما و نفوس ما و زنان ما هستند، شما نیز نفوس خود و فرزندان و زنان خود را بیاورید آن گاه مباهله کرده و لعنت خدا را بر کافران قرار دهیم.»(3)

4 ـ تصریح به عدم خلاف:

جصاص مى گوید: «همانا راویان تاریخ و ناقلان آثار اتفاق کرده اند بر این که پیامبر(صلى الله علیه وآله) دست حسن و حسین و علىّ و فاطمه ـ رضى الله عنهم ـ را گرفت، و نصارا که با او به محاجّه برخاسته بودند را به مباهله دعوت کرد.»(4)

5 ـ تصریح به وثاقت راویان:

ابن طلحه شافعى مى گوید: «افراد «ثقة» و ناقلین «ثبت»، روایات نزول آیه مباهله را در حقّ علىّ و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) نقل کرده اند.»(5)

6 ـ ارسال مسلّم دانستن حدیث:

ابن اثیر در «الکامل» این حدیث را ارسال مسلّم کرده; یعنى آن را از مسلّمات حدیثى دانسته است.(6)

پی نوشتها:

 

1 ـ صحیح مسلم، ج 12، ص 129.

2 ـ شرح مواقف، ج 8، ص 367.

3 ـ معرفة علوم الحدیث، ج 1، ص 60.

4 ـ احکام القرآن، ج 2، ص 16.

5 ـ مطالب السؤول، ص 7.

6 ـ کامل ابن اثیر، ج 2، ص 293.

کمپین رهروان غدیر